♥●•▶شمیم خاطرات◀•●♥

♥●•▶شمیم خاطرات◀•●♥


درباره وبلاگ


سلاااااااااام من خاطره ام 16 سالمه عاشقه وبلاگ نویسی ام به وبلاگ من خوش اومدید براتون ی عالمه عکس و مطلب عاشقانه گذاشتم امیدوارم از دیدن و خوندنشون لذت ببرید با تبادل لینک هم موافقم نظر یادتون نره..........پیشنهاد و انتقاد هم دارید تو نظرات بگید لطفا..........


نویسندگان





امكانات جانبي

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 85
بازدید کل : 1831
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 41
تعداد آنلاین : 1





نیازمندیها

دو کاج(نسخه قدیمی)

 در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده ، دو کاج ، روییدند

سالیان دراز ، رهگذران آن دو را چون دو دوست ، می دیدند

روزی از روزهای پاییزی 

زیر رگبار و تازیانه ی باد یکی از کاج ها به خود لرزید 

خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تامّل کن

ریشه هایم ز خاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی

مردم آزار ، از تو بیزارم

دور شو ، دست از سرم بردارمن کجا طاقت تو را دارم؟بینوا را سپس تکانی داد

یار بی رحم و بی محبت او

سیم ها پاره گشت و کاج افتاد

بر زمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط ، دید آن روز

انتقال پیام ، ممکن نیست

گشت عازم ، گروه پی جویی

تا ببیند که عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم

راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگ دل را نیزبا تبر ، تکه تکه ، بشکستند 

شاعر: محمد جواد محبت  *** 

دو کاج (نسخه ی جدید) 

در كنار خطوط سيم پيام ،خارج از ده دو كاج روئيدند

ساليان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست مي‌ديدند

روزي از روزهاي پائيزي 

زير رگبار و تازيانه باد

يكي از كاجها به خود لرزيد،

خم شد و روي ديگري افتاد

گفت اي آشنا ببخش مرا ،

خوب در حال من تأمل كن

ريشه‌هايم ز خاك بيرون است

،چند روزي مرا تحمل كن

كاج همسايه گفت با نرمی

دوستی را نمی برم از یاد،

شاید این اتفاق هم روزی

ناگهان از برای من افتاد.

مهر بانی بگوش باد رسید

باد آرام شد، ملایم شد،کاج آسیب دیده ی ما هم

کم کمک پا گرفت و سالم شد.میوه ی کاج ها فرو می ریختدانه ها ریشه می زدند آسان،

ابر باران رساند و چندی بعد

ده ما نام یافت

 کاجستان ... 

شاعر: محمد جواد محبت



دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:,



پیوندهای روزانه

  • <-LinkTitle->